سوال : برخی از خانم ها شبیه چه چیزهایی هستند؟
آقایان پاسخ میدهند:


رادیو : هر چه میخواهند میگویند ولی هر چه بگویی نمیشنوند

شبکه اینترنت : از هر موضوعی یک فایل اطلاعاتی دارد

چسب دو قلو : اگر دستشان با گوشی تلفن مخلوط شود دیگر باید سیم تلفن را قطع کرد

موتور گازی : پر سر و صدا کم سرعت کم طاقت

رعد و برق : اول برق چشم هایشان میرسد بعد رعد صدایشان

لیمو شیرین : اول شیرین و بعد تلخ میشوند

موبایل : هر وقت کاری مهم پیش می آید در دسترس نیستند

گچ : اگر چند دقیقه مدارا کنید آن چنان سخت میشوند که هیچ شکلی نمیگیرند

کنتور برق : هر از چند سالی یک بار سن آنها صفر میشود

فلز یاب : هر گاه از نزدیکی طلا فروشی رد میشوند عکس العمل نشان میدهند

 یه استادی به دانشجوهاش گفت که ایمیلهاشون رو بهش بدن تا پروژه کلاسی رو واسشون ایمیل کنه.

 مزه شوهر

دخترک در تب ودر تاب افتاد ......... گفت:مادر دهنم آب افتاد!! 

 1-هر پسری فقط یه دوست دختر داشت..

  داشتم واسه امتحان تو خونه تقلب مینوشتم ،خواهرم به مامانم به شوخی گفت : ببین داره چیکار میکنه ... !!تقلب مینویسه ؟؟!!

مامانم اومد تقلب رو پاره کرد , موند چی بگه ,, گفت : ما تو این خونه نماز میخونیم !!

همچین خانواده ای داریما :)))

  دختره یه عکس از یه هنرپیشه معروف را گذاشته عکس پروفایلش !
حدود 1473 لایک خورده با کلی کامنت از جمله :
1 - لطفا با من تماس بگیرید ....0912
2 - چقدر شما زیبایید !
3 - متین و با وقار !!
4 - عزیزم انگار تو این عکس یه کم خسته ای ؟!
5 - چه لباس قشنگی پوشیدی !
6 - رژ لبتو گاز گاز !
7 - خونه ی ما آجودانیه اس . نزدیکی ؟
8 - چقد کارت شارژ میخوای؟
9 - خوش به حالِ کسیکه میخواد شوهرِ تو بشه!! کاش من جاش بودم!
10-به مامیت بگو چهارشنبه ها حتما واست اسفند دود کنه ... هانی!

بعدش دختره اومده میگه : میسی دوستای خوبم ...!
=)))

  - سیستم هدایت خودکار: فقط کافیست خانم ها روی صندلی راننده بنشینند و لازم نیست خودشان را درگیر پیچیدگی های رانندگی کنند! خودرو به صورت اتومات هدایت می شود و کمترین خطری سرنشین خودرو و مخصوصا سرنشینان خودروهای دیگر را تهدید نمی کند! 

- سیستم مخابراتی فوق پیشرفته: این خودرو در واقع یک مرکز مخابراتی سیار است!! به این صورت که موبایل تعبیه شده در آن قابلیت کنفرانس همزمان بین 600 نفر را داشته و شارژ کافی برای مکالمه مداوم را دارد. به عبارت دیگر خانم های محترم می توانند از این به بعد، بلند شدن دود از تلفن و سوختن های بی مورد آن را فراموش کنند! 

- سیستم ضبط آدرس ها: این خودرو طوری طراحی شده که آدرس های چهارگانه ی مورد نیاز (که شامل : خیاطی، آرایشگاه، بازار و خونه مامانم اینا می شود ) را می تواند به خاطر بسپارد و طبق برنامه به این مکان ها برود. البته در مدل فول این خودرو قابلیت ذخیره آدرس کلاس زبان و آموزشگاه موسیقی به خودرو اضافه می شود. 

- سیستم بازرسی خودکار: خودرو در زمان های کاملاً تصادفی و بصورت رندم(!) به محل کار شوهر زنگ زده و علاوه بر دادن لیست خرید روزانه، چک می کند که آیا ایشان در محل کار خود حاضر هستند یا نه و نتایج را در کاغذ مخصوصی علامت می زند. 

- رنگ بندی روزانه: در طراحی این سمند یک ویژگی مهم لحاظ شده است، به این صورت که با فشردن یک کلید رنگ ماشین عوض شده و مطابق آخرین مد روز می شود! خانم های محترم می توانند از این بابت که خدای نکرده، زبانمان لال، سمند آنها شبیه سمند در و همسایه ها و اقوام نباشد آسوده خاطر باشند!

  یکی از اساتیدمون میگفت: "یه استاد داشتیم هر سری دیر میومد سر کلاس.
یه روز دخترا تصمیم گرفتند اولین باری که استاد دیر اومد سر کلاس از کلاس برن بیرون....
قضیه به گوش استاد رسید (میدونید که، توسط عده ای از آقا پسرهای جان بر کف!!!!!)، جلسه بعد استاد کمی دیر اومد سر کلاس و برای توجیه دیر آمدنش گفت: از انقلاب داشتم میومدم، دیدم یه صف طولانی از دخترا تشکیل شده، رفتم جلو پرسیدم، گفتند با کارت دانشجویی شوهر میدن!
دخترا پا شدند که برن بیرون، استاد گفت: کجا میرید، وقتش تموم شد، تا ساعت 10 بود! تمام کلاس رفت رو هوا !!!!

  معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا …

دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت: بله خانوم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه‌هاش میزد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:

چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن؟ ها؟! فردا مادرت رومیاری مدرسه می‌خوام درمورد بچه بی‌انضباطش باهاش صحبت کنم!

دخترک چونه لرزونش رو جمع کرد … بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:

خانوم … مادرم مریضه … اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن… اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد … اون وقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه … اون وقت … اون وقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم … اون وقت قول میدم مشقامو بنویسم…

معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت: بشین سارا …

و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد

 از ماست که برماست: تف سربالا برمیگرده به ریش آدم

 پدرم همیشه میگوید

  دوستای گلم سلام.جدیدا تو دانشگاهمون صحنه هایی مشاهده شده که ترجیح می دم داد بزنم تا همه بدونن ما یه همچین دانشجوهایی داریم...

دوستم داشت از پله ها میو مد پایین یه خانم با شخصیت با عجله داشت از کنارش رد می شد محکم خورد به دوستم هر کدومشون پرت شدن یه طرف.دختره گفت ببخشید ، دوستم گفت خواهش می کنم یهو دختر بلند گفت بیا منو بخور ،بیا بزن دهن هممون اندازه ی ارتفاع برج میلاد باز مونده بود  
فکر کنم دختره توقع داشت دوستم به خاطره عذر خواهیش دستشو می بوسید
بللللله ما یه همچین دانشجوهایی داریم.


سر کلاس نشسته بودیم استاد داشت درس میداد 2تا از دانشجوهای محترممون داشتن با هم در مورد مسائل بین المللی مذاکره می کردن استاد شروع کرد به جزوه گفتن و ما داشتیم می نوشتیم اون 2تا عزیز انقدر در گیر سخنرانی بودن اصلا نفهمیدن استاد داره جزوه می گه ، یکی از دانشجوها گفت بچه ها استاد داره جزوه می گه ها جا موندید ، جاتون خالی یه معرکه ای تو کلاس گرفتن که تو چرا به ما تذکر دادی و به چه حقی سخنرانی مهم ما رو قطع کردی؟!!!!!!! قیافه ی هممون اینجوری شده بود
یعنی ما یه همچین دانشجوهایی داریم


سر کلاس یکی از بچه ها داشت با استاد دعوا می کرد ، اونم چه استادی(مولف کتب دانشگاهی که خیلی هاتون میشناسیدش) خیلی غیر مستقیم و کاملا محترمانه داشت به استادی که همه در حد تیم ملی ازش حساب می بریم مگفت "خفه شو"
استاد هم خیلی شیک و دوستانه البته به روش خود دوستمون ، یعنی غیر مستقیم ،بهش گفت برو درس من رو حذف کن وگرنه خودم آخر ترم از خجالتت در میام
جاتون سبز،نبودید ببینید تو سلف چه الم شنگه ای به پا کرده بود.به همکلاسیاش که یکیش بنده ی حقیر باشم می گفت: حالا صبر کنید دارم براتون ، موقعی که من داشتم با استاد دعوا می کردم شما چرا پشت منو نگرفتیدو هر چی از دهنتون در میومد بار استاد نکردید ،صبر کنید همچین حالتونو بگیرم
واقعا ما یه همچین دانشجوهایی داریم


همه خسته تو سلف نشسته بودیم 5-6 تا از دانشجو ها میز بغلی مون نشسته بودن داشتن با صدای بلند آهنگ گوش می کردن اونم چه آهنگی... هر چی سعی کردیم چیزی نگیم نشد ، آخر سر یکی از دوستامون خیلی خیلی محترمانه و دوستانه گفت ، ببخشید دوست عزیز ممکنه صدای آهنگتون رو کم کنید؟
یعنی فقط بلند نشدن ما رو بزنن... با خودشون فکر می کردن ما چقدر پرو هستیم که خیال کردیم سلف مال بابامونه که ازشون خواهش کردیم فقط صدای آهنگشونو کم کنن...
خلاص اینکه ما یه همچین دانشجوهایی داریم

سوالی که ذهن ما رو در گیر کرده اینه که " آخه چرا انقدر بی اعصاب؟؟؟ 

زن : عزیزم تو سیگار می کشی ؟

مرد : بله
زن : روزی چقدر ؟
مرد : 3 بسته
زن : پول هر بسته چقدره ؟
مرد : 7000 تومن
زن : چند ساله سیگار می کشی
مرد : 15 سال
زن : بنابر این اگه هر بسته سیگار 7000 تومن باشه تو هم روزی 3 بسته سیگار بکشی 630000 هزار تومن هر ماه پول سیگار میدی که در یکسال میشه 7560000 تومن درسته ؟
مرد : درسته
زن : اگه تو هر سال این پول رو نگه می داشتی توی 15 سال می شد 113400000 تومن درسته ؟
مرد : درسته
زن : می دونی اگه تو سیگار نمی کشیدی اون باعث می شد پولت هدر نره و الان می تونستی یه بنز بخری ؟
مرد : تو سیگار می کشی؟
زن : نه
مرد : پس اون بنز لعنتیت کجاست؟؟؟؟؟