::تـفريحي::(ایستگاه خنده)مطالب جالب.خنده دار.مطالب فیس بوکی.خبرهای طنز داغ داغ |
بچه ها درعین سادگی به دلیل اینکه هیچ گونه پیش زمینه فکری در خصوص مسائل مختلف ندارند دیدگاه های منحصربه فرد و گاهی عمیقی نسبت به برخی موضوعات دارند از این به بعد قرار است از طریق زنگ انشا با دیدگاهی کودکانه به مباحث نگاه کنیم: به نام خدا
موضوع انشا: اینترنت چیست؟ بانام و یاد خدا انشای خود را آغاز می کنم. معلم به ما گفت در مورد اینترنت بنویسیم. من از اینترنت خیلی سرم می شود و در خانه مان اینترنت پرسرعت داریم. اینترنت کاربرد های بسیار بسیار بسیار فراوانی دارد. مامان ,بابا, برادر و خواهر من از اینترنت خیلی استفاده می کنند. هر وقت برادرم پای اینترنت می نشیند همه اش مواظب است کسی به کامپیوتر نزدیک نشود و خیلی خیلی به حریم خصوصی اعتقاد دارد. هیچ وقت به من یاد نمی دهد که چه کار می کند، می گوید بزرگ می شوی یاد می گیری. خواهرم همه اش به سایت های مختلف سر می زند و موقعی که پشت کامپیوتر می نشیند که تحقیقات دانشگاهی اش را انجام دهد یه حرف هایی می زند که نمی شود در انشا نوشت اما همه اش به سرعت اینترنت مربوط می شود. ما اینترنت پرسرعت داریم ولی هر وقت می خواهم به سایت باشگاه مورد علاقه ام سربزنم باید مدتها صبر کنم، آخر پشت سر هم پیغام خطا می دهد برادرم می گوید مربوط به سرعت است و با چراغ نفتی کار می کند. من نمی دانم حالا که برق آمده چرا کاری نمی کنند اینترنت هم برقی شود. خواهرم می گوید کابل با کشتی قطع شده و دارند تعمیر می کنند. کاش این کشتی ها می فهمیدند ما کار داریم قبض آب،برق، گاز تلفن و ... باید اینترنتی پرداخت شود. دانشگاه ها اینترنتی ثبت نام می کنند و تازگی هر کاری می خواهی بکنی می گن از طریق سایتمان اقدام کنید، اما نمی شود. پدرم می گوید همه تقصیر ها به گردن اینترنت ملی است و اگر راه بیفتد فاتحه اینترنت خوانده است. من نمی دانم اینترنت ملی یعنی چه اما می دانم مردن چیز بدی است خدا کند اینترنت نمیرد وگرنه من دیگرنمی توانم بازی کنم و عکس ببینم. این بود انشای من. وقتی یه دختری یه پسری رو دوست داره هیچ کسی از این موضوع خبر نداره به جز خود دختره ولی وقتی یه پسری عاشق یه دختری میشه همه ازین موضوع خبر دارن به جز خود دختره آدمایی که ساکت سوار تاکسی میشن وقتی با فک و فامیلا اسم فامیل بازی میکنم : مصارف جعبه یکبار مصرف پنیر توو خونه ۱- خود پنیر و در پایان افسوس خوردن که: روانشناسی رانندگی : اینایی که وقتی میشینن تو ماشین حاضرن ۴۵ دقیقه کمربند ایمنی رو بگیرن تو دستشون ولی این کمربند رو نبندن کلا آدمای صبورین ! مامانم باهام لج کرده میگه از بس هر دختری نشونت دادیم یه ایرادی گرفتی این فقط و فقط یه طنزه جدیش نگیرین البته بلانسبت خانم های ایرانی
خدایی این خانوما چه زجری تحمل میکنن دارن حیف میشن بخدا ! تا ساعت 12 ظهر میخوابه اندازه خرس صبحانه میخوره زنگ میزنه به ملی جوون، بریم خرید اونم جواب میده بریم "عجیجم بووووس"! میرن عوض اینکه واسه خونه و زندگیش خرید کنه ریملو پودردکولاره میخره فرمژه و کلی کوفت ظهرمار دیگه. شوهر بدبخت ساعت 5 بعدظهر خسته کوفته خراب میاد خونه، خانوم ناهار چی داریم؟ زن جواب میده هانی امروز با ملی بیرون بودیم ولی خودمو زود رسوندم غذای مورد علاقتو پختم کته با ماست! میدونم دوسش داری!! زن رو به مرد میکنه: "دارلینگ" میشه سویچ ماشینو بدی با کتی بریم خونه حوری اینا یک ربعه میام, مرد میگه عزیزم میخام برم آژانس شیفتمه, زن لب پایینشو میده بیرون خیلی لوسانه, گفتم که یه ربعه میام دیگه پسر بد, مرد بدبخت چی بگه ؟!!!!!! برو خانومم ولی ترو خدا مواظب باش. زنه میگه مرسی عجیجم بوووس یک ساعت میگذره زن با موبایلش زنگ میزنه عزیزم..... مرد خواب آلود جواب میده جانم چیزی شده نرسیدی خونه ؟؟؟؟ زن میگه نه بابا یک مرد بیشعور با ماشینش از پشت زد به جلو ماشین رادیات سوراخ شده اب داره ازش میره!!! پلیس داره کروکی میکشه منو حوری دیرمون شده با آژانس رفتیم ماشین تو بزرگراه همته با جرثقیل بردنش مدارکتم ضبط کردن ما رفتیم بایییی دوسِت دارم عجیجم .....!!!!!!!!!!!!! حالا این ماجرا تا آخر شب ادامه داره.... آخر شب هم خانومه تو فیس بوکش پست میذاره خیلی تنهام خیلی دلگیرم از مردایی که اصن به همسرشون اهمیت نمیدن! 6000 تا لایک میخوره 50 تا مفقود الاثر 12 تا اسیر کلی کامنت با این مضمون: خدا لعنت کنه شوهرتو خاک تو سر نفهمش کنن بیا بغل خودم تا صبح آرومت کنم!
[ دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:مطالب خنده دار, ] [ 20:25 ] [ raha ][ من اگر پيامبر بودم، رسالتم شادمانى بود بشارتم آزادى و معجزه ام خنداندن كودكان... این مطلب فقط جهت خنده اس وگر نه خودمون میدونیم که همه ی دخترا گلن گل پسرا: |
|
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |